لحظه دیدار نزدیک است .....

دوستان عزیزم به قسمت معرفی کتاب توجه بفرمائید.

لحظه دیدار نزدیک است .....

دوستان عزیزم به قسمت معرفی کتاب توجه بفرمائید.

تو برای من

چه زیباست لحظه لحظه با تو بودن ،  چه چشم نواز  به چشمان تو نگریستن، دیدن رویت و خیره شدن به آن،  چه شوری دارد شنیدن از تو و گفتن با تو.  و چه سریع می گذرند لحظه های بودن با تو.  ثانیه های شاد و رویایی زمان .

چه شکوهی دارد با تو بودن با توحرف زدن رو در رو چهره به چهره، چه با شکوه است خیره شدن به تو به همه دنیایم به امیدم به تو به تو عزیزم محبوم به تو حمیده جان،  لحظه ای زیباتر از لحظه چشم به چشم شدن با دلدار، با هستیم  وجود ندارد و چه افتخار می کنم به خلق شدن این لحظه...........

و چقدر زود دلم برایت تنگ می شود،  مثل ماهی برای آب، مثل موج برای دریا، مثل پرنده برای پرواز، مثل شب برای ستاره،  مثل بیابان برای باران،  مثل خاک برای جوانه، مثل صبح برای خورشید، مثل آرزو برای امید، مثل مثل .... ماهی برای آب.....................

عزیزم تو برای من مثل نوری توی دخمه، مثل ساحل توی طوفان،  مثل سایه تو کویر، مثل خورشید توی سرمای زمستان،  تو برام زندگی هستی، تو برام پرتو امید، تو همون بهشتی هستی که خدا وعدشو داده.......................

 

اُرد بزرگ

اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم  آنگونه باشد که ما می گویم .  

فردوسی خردمند

روح و روان  و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .

نیچه

شاد ماندن به هنگامیکه انسان در گیرودار کارهای ملال آور و پر مسئولیت است ، هنر کوچکی نیست.

همر

 آغاز و پایان جنگ توسط خون صورت می گیرد .