لحظه دیدار نزدیک است .....

دوستان عزیزم به قسمت معرفی کتاب توجه بفرمائید.

لحظه دیدار نزدیک است .....

دوستان عزیزم به قسمت معرفی کتاب توجه بفرمائید.

احمد شاملو

بیتوته‌یِ کوتاهی‌ست جهان
 در فاصله‌یِ گناه و دوزخ
خورشید
 هم‌چون دشنامی برمی‌آید

و روز
شرمساری‌یِ جبران‌ناپذیری‌ست.

 

آه
پیش از آن که در اشک غرقه‌شوم
چیزی بگوی

درخت،
جهلِ معصیت‌بارِ نیاکان است
 

و نسیم
 وسوسه‌یی‌ست نابه‌کار.

مهتابِ پاییزی
کفری‌ست که جهان را می‌آلاید.

 

چیزی بگوی
 

پیش از آن که در اشک غرقه‌شوم
 چیزی‌بگوی

 

هر دریچه‌یِ نغز
بر چشم‌اندازِ عقوبتی می‌گشاید.
 

عشق
 رطوبتِ چندش‌انگیزِ پلشتی‌ست
و آسمان
 سرپناهی

 

 

تا به خاک بنشینی و
 بر سرنوشتِ خویش
  گریه سازکنی.

 

آه
پیش از آن که در اشک غرقه‌شوم چیزی بگوی،
هرچه باشد

چشمه‌ها
از تابوت می‌جوشند
و سوگ‌وارانِ ژولیده آبرویِ جهان‌اند.

عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمندتران‌اند.

 

خامُش منشین
 خدا را

پیش از آن که در اشک غرقه‌شوم
 

از عشق
 چیزی بگوی

ویکتورهوگو

هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان.

نادر شاه افشار

وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .

.ویکتور هوگو

*آن هنگام که روحم عاشق جسمم شد و جفت گیری این دو سر گرفت من بار دیگر متولد شدم

سکوت-احمد شاملو

دلتنگی های آدمی را باد ترانه‌ای می‌کند

رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده می‌گیرد

و هر دانه برفی،

به اشکی نریخته می‌ماند.

 

سکوت سرشار از ناگفته‌هاست ..    از حرکات ناکرده؛

اعتراف به عشقهای نهان؛              و شگفتیهای بر زبان نیامده.

 

در این سکوت ...

حقیقت ما نهفته است؛

حقیقت تو           و حقیقت من

 

برای تو و خویش چشمانی آرزو می‌کنم

که چراغها و نشانه‌ها را در ظلماتمان ببیند ...

 گوشی که صداها و شناسه‌ها را

در بیهوشی‌مان بشنود ..

 

برای تو و خویش

روحی که اینهمه را در خود گیرد       و بپذیرد.

 

و زبانی که در صداقت خود،   ما را از خاموشی خویش بیرون کشد

و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است...   سخن بگوییم.